زندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارازندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارا، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

فرشته ای که ۱۷ ساله منتظرشیم

شروع درمانهای مامان سارا

سلام عزیز خاله مامان دیروز زنگ زد و گفت میخواد دوباره درمان هاشو شروع کنه نمیدونی چقدر خوشحال شدم اخه مامانیت دیگه خسته شده بود .... خاله جون تو فرشته ی خدایی و از همه ما به خدا نزدیکتر خودت از خدا بخواه تو رو بزاره تو آغوش مامان سارا هنوز منتظرتیم گلم برا مامان سارا و بابا اکبرت دعا کن ..... ...
10 اسفند 1390

سلام به روی ماهت

سلام عزیز خاله سلام فرشته ی آسمونی  سلام به روی ماهت فرشته کوچولوی خاله * من خاله سمیرا هستم واین وبلاگو برا تو گلم درست کردم روح مامانتم خبر نداره . خاله جون پس تو کجایی چرا نمیای عزیز خاله میدونی چند ساله منتظرتیم میدونی مامان سارات چقدر عاشقته خب بیا دیگه چقدر میخوای پیش خدا بمونی نمیگی مامان سارات بعد داداشیت که از پیش مارفت دلش یه نی نی دیگه میخواد  خودت از خدا بخواه تو روبفرسته به این دنیا . خاله جون داداشیت خیلی زود از پیش مارفت حسرت خنده ها و گریه هاشو به دلمون گذاشت و برگشت پیش فرشته های خدا انگار اونجا رو بیشتر از ادمای این دنیا دوست داشت ماهم راضییم به رضای خدا ولی خاله جون تو زودتر بیا بیا و دل...
1 اسفند 1390