زندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارازندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارا، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

فرشته ای که ۱۷ ساله منتظرشیم

دیگه این وبلاگو به سارا نمی دم

1391/8/24 18:29
نویسنده : خاله سمیرا
1,189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عیز خاله و سلام به همه ی دوستای مهربونی که با اون که اصلا  نمی شناختمشون برا سارا دعا کردن

دوستای گلم دیگه می خوام تو این وبلاگ فقط خودم بنویسم اول اینو برا خواهرم درست کرده بودم  تا این که یه خواننده ای برام کامنت گذاشت که با این نوشته هات خواهرت بیشتر ناراحت میشه بعد که نوشته هامو خوندم دیدم راست میگه ممکنه با این حرفام خواهرم بیشتر غصه می خوره ... اگه ایشالاه یه فرشته مهمون دل خواهرم شد یه وب جدید براش درست می کنم و بهش هدیه میدم اینجا رم برا خودم نگه می دارم تا وقتی فرشته کوچولو قدم به این دنیای خاکی گذاشت بدونه که چقدر خالش منتظرروی ماهش بوده .

مامان سارا هم فعلا سه تا پریود باید صبر کنه و بعد اگه امکانشو داشت برا آی وی اف دوم اقدام کنه البته این بار می خواد همون شمال همه کاراشو بکنه چون براش سخته که این همه راهو بیاد خدا کنه تو این سه ماه باردار بشه و دیگه کارش به آی وی اف نکشه به خدا خیلی هزینه داره خیلی ... این بارکه ٥ میلیون خرجش شد

خدایا خودت به داد دلش برس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

ماناز
24 آبان 91 18:58
دوست عزیز به نظر من تصمیم درستی گرفتید. من یک راه را پیشنهاد می دهم که برای بچه دار شدن خیلی ها به نتیجه رسیدند ان هم روزه اول ماه محرم است که هم خواهرتان وهم همسرشان به نیت بچه دار شدن روزه بگیرند البته تا دیر نشده به انها بگویید که جمعه همین هفته که اول محرم است این کاررابکنند انشاءالله تامحرم دیگر دامنشان سبز میشودالبته برای اسمش به نام حسین ویا فاطمه نذر کنند بهتر است.
.::مادرخانومی::.
24 آبان 91 22:46
سلام گلم انشالله که به حق علی اصغر شش ماهه این ماه دیگه طبیعی باردار بشه بخدا همش به فکرش بودم و هستم خرج آی وی اف خــــیلی زیاده!!!! فکر نمیکردم تا این حد گرون باشه! میترسم منم مجبور به آی وی اف بشم! خدایا هیچ کس رو نا امید نکن چیه صلاحت خدا؟!!
محمد(بندرعباس)
26 آبان 91 17:44
توسل به ائمه و رفتن به حرم آقا امام رضا ع هم هزینش کمتره و هم زودتر جواب میده.
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
26 آبان 91 18:20
سلام عزیزم... انشالله خدا به حق 6 ماهه امام حسین خودش یه نگاه ویژه به سارا جان میکنه ... برای من هم دعا کن
آرام
26 آبان 91 23:22
سلام عزیزم..وبلاگتو اتفاقی پیدا کردم و چقدر باهاش اشک ریختم...عزیزم منم دو ماه پیش بچه هامو تو 6ماهگی از دست دادم..بعد از 4 سال انتظار خدا بهمون هدیه داد و خیلی زود پس گرفت...راضیم به رضای خدا...عزیزم به سارا حسودیم میشه میدونی چرا ؟چون خواهر مهربونی مثل تو رو داره..خواهری با یه قلب بزرگ و مهربون..کاش من هم داشتم کاش منم خواهر داشتم و میتونستم درد و دلامو بهش بگم ..خدا تورو واسه خواهرت حفظ کنه...مصیبتی که خواهرت کشیده خیلی بزرگتر و بیشتر از مال من بوده پس معلومه سارا پیش خدا خیلی عزیزتره...ما همه در حال امتحان و آزمایشیم..میدونم یه روزی میاد که سارای عزیز نی نیشو بغل میکنه..روزی که زیاد دور نیست
مامان هانا
28 آبان 91 8:53
ان شالله خدا تو همين ماه مرادشون رو بده و به آرزوشون برسن عزيزم
الی
29 آبان 91 10:38
من لینک کرده بودم که ایشالا خبر مثبت ازش بگیرم بازم میام تو این وبلاگ و منتظرشم برام حتما از خواهرت خبر بنویس
منا مامان الینا
30 آبان 91 11:49
سمیرا جان از وبلاگ شبنم اومدم اینجا از ته ته دلم واسه دل خشته و زخمی سارا دعا کردم که به حق دل شکسته زینب انشالا این ماه خبر بچه دار شدن خواهرت را اینجا بنویسی
فاطمه
30 آبان 91 13:08
مایه نی نی داریم شمانمیخاهید



.........
نميدونم كي هستي و چرا اين پيامو گذاشتي ولي اگه اومدي مسخره كني و سر كار بزاري واگذارت ميكنم به خدا و اگه راست گفته باشي و مطمئنم كه نگفتي چون اگه راست گفته بودي يه ادرسي از خودت ميزاشتي تا بيشتر بشناسمت .... ولي فقط اومدي همين يه جمله رو گفتي و رفتي و اگه قصد مسخره كردن داشتي به خدا واگذارت كردم اگه هم كه نه پس بيا و يه ادرسي از خودت بده



کیاناز
3 آذر 91 0:19
بـــــــــــــــیاااااااااااااااا که رها شم ازین همه درد ............بیـــــــــــــاااااااااااا که من از تو خسته ترم...........خاطره رفتن سهیل کوچولو رو خوندم غم خودمو فراموش کردم ...فردا اگه قسمت باشه میخام برم همایش شیرخوارگان حسینی از اعماق دلم از ذره ذره وجودم با دل شکستم در میان اشکام که کلیدای کیبردو گم کردم برای سار دعا میکنم اگه خدا بخاد دعای من رو سیاهو قبول میکنهبمون نزدیکم به شب رسیدن تـــــــــــــــــــــو
مرضیه
5 آذر 91 21:47
خدایا.... بغض کردم و با خوندن کل وبلاگت بالاخره بغضم ترکید. دعا کردم.با همه ی وجودم از امام حسین کمک خواستم آرزوهای خودمو به آرزوی تو بخشیدم انشالا نی نی خواهرت رو به زودی به آغوش بگیری و از این غم رها بشید.تا اون لحظه برای تو خواهرت و خانوادت از خدا صبر همراه با یقین میخوام.روی دوستی با من حساب کن آجی
محمد(بندرعباس)
8 آذر 91 10:57
سلام آبجی سمیرا
اونی که نوشته از روی نادانیش بوده حیف نیست اعصابتو بخاطر یه جمله خیلی الکی خورد کنی و کسی رو نفرین کنی؟؟
منتظر پست جدیدت هستم
منتظرم نذاری ها....میدونم که هر روز یا چند روزی یک بار میای و کامنتارو میخونی و تأیید می کنی...
میدونم به زودی یه پست جدید با خبرای خوش میزنی
یا علی مدد[
سلام ممنونم كه هميشه مياي و جوياي حالموني .... ممنون از دعاهاي قشنگت و اميدي كه ميدي
ضحی
9 آذر 91 10:14
تا حالا شنیدی حضرت رقیه با اون دستای کوچولوشون چه گره های بزرگی را باز میکنند انشاا... گره شما هم به دست همین بزرگان باز میشه وتا آخر صفر میای واز باردار شدن سارا جون مینویسی
Mehdi
12 آذر 91 7:37
سلام آبجي سميرا خوبي؟شرمنده اگه ديرسرزدم آخه خيلی گرفتارم؛واسه آبجي سارا هميشه دعاميكنم؛توكل به خدا/عشقم سميه وني ني حالشون خوبه؛راستي آبجي عكسهاي قشنگ و نازي از اميررضاگرفتي ايشاالله هزارساله بشه و اينكه ناراحت نباش آبجي با اون دل پاك وساده ات خدا زيارت امام حسين رو نصيبت ميكنه انشاالله شما اونجا باشيدماهم بيايم؛دعامیکنم سايه شوهرت محمدهميشه بالاي سر شما وامير رضا جون باشه؛واقعا بهشت زير پاي شما مادرانه كه چه سختي تو دوران بارداري وبچه داري ميكشيد ولي ميدونم براتون شيرينه و درآخر اگرچه دير شده ولي 14ماهگي اميررضا مبارك؛زيادحرف زدم باي
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
12 آذر 91 13:51
سلام با اجازتون من لینکتون کردم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
12 آذر 91 13:52
سلام عزیزم حسام کوچولو توی مسابقه نی نی های فشن شرکت کرده اگه زحمتتون نیست بهش رای بدید.پیشاپیش از شما تشکر می کنیم این آدرسhttp://ninimod.niniweblog.com/post20.php و اینم کد عکسها: 0019. دو بار هم می تونید رای بدید. فقط اطلاع بدید که حسام کوچولو ازتون تشکر کنه. راستی تا پنج شنبه مهلت دارید
محمد(بندرعباس)
26 آذر 91 23:31
سلام آبجی سمیرا...چه خبر؟چرا آپ نمیکنی پس؟چرا منتظرمون گذاشتی؟آخرین خبرارو واسمون بنویس دیگه. راستی من،دیگه دعا واسه اکبر آقا و ساراخانم شده جزئی از دعاهای قنوت نمازم. الانم بندر بارندگیه ومن واستون دعا کردم منتظرم زود آپ کن یاابوفاضل یاعلی مدد
طنین بلا
27 آذر 91 1:11
عزیزم تو کار خدا نمیشه دخالت کرد. قربون بزرگیش برم که به یه نفر چند تا چندتا میده و به کسی که لیاقتش بیشتر هست نمیده. اما ناامید نشین منم براتون دعا میکنم دخترم سید خانم کوچولو هست براتون نظر میکنم که به زودی صاحب یه فرشته ناز بشین امیییییییییین
لی لا
23 تیر 92 1:31
سارای منم پر از غمه و پر از انتظار امیدوارم خدا دل سارای من و سارای شما رو شاد کنه تو ماه عزیز.