دیگه این وبلاگو به سارا نمی دم
سلام عیز خاله و سلام به همه ی دوستای مهربونی که با اون که اصلا نمی شناختمشون برا سارا دعا کردن
دوستای گلم دیگه می خوام تو این وبلاگ فقط خودم بنویسم اول اینو برا خواهرم درست کرده بودم تا این که یه خواننده ای برام کامنت گذاشت که با این نوشته هات خواهرت بیشتر ناراحت میشه بعد که نوشته هامو خوندم دیدم راست میگه ممکنه با این حرفام خواهرم بیشتر غصه می خوره ... اگه ایشالاه یه فرشته مهمون دل خواهرم شد یه وب جدید براش درست می کنم و بهش هدیه میدم اینجا رم برا خودم نگه می دارم تا وقتی فرشته کوچولو قدم به این دنیای خاکی گذاشت بدونه که چقدر خالش منتظرروی ماهش بوده .
مامان سارا هم فعلا سه تا پریود باید صبر کنه و بعد اگه امکانشو داشت برا آی وی اف دوم اقدام کنه البته این بار می خواد همون شمال همه کاراشو بکنه چون براش سخته که این همه راهو بیاد خدا کنه تو این سه ماه باردار بشه و دیگه کارش به آی وی اف نکشه به خدا خیلی هزینه داره خیلی ... این بارکه ٥ میلیون خرجش شد
خدایا خودت به داد دلش برس